به گزارش پایگاه تحلیلی خبری دهاقان نا، به نقل از “گام نیوز”، کشتی انقلاب میرفت تا در ساحل آرام پهلو بگیرد، و صدور انقلاب به دست شیخ زکزاکی ها برسد که شیوخ  زیگزاگی به همراهی مردی با عبای شکلاتی از ره رسیدند، داماد لرستانی ها که خاندان نبوتش گم شد، آغاز گر این ماجرا بود، هرچند او آلت دست سوروس و مخاطب نامه بدون سلام و والسلام بود. سکوت مصلحت،که نان همراهی با امام میخورد، نیز ضلع دیگر مثلث  این برمودا را تشکیل داد.

ما اساسا تاریخ را از گوستاولوبون بهتر خوانده ایم تا دریابیم نقش زبیرهای پیمان شکن و سکوت خائنانه خواجه های صفین را. ما میدانیم آنانی که با امام عکس گرفتند عکس امام عمل کردند. اصلا شاید آنان که از امام خاطره سرودند بیشتر خاطرش را مکدر کرده باشند تو چه میدانی!

فریاد این عمار؟ در دل سنگ آن خواص بی بصیرت اثر نکرد ،آنگاه که علمدار انقلاب فریاد میزد چرا دست دشمن رانمیبینید. شاید که لقمه های شبهه کار دستشان داده بود.

دشمن همه جانبه دشمنی کرد و سران فتنه پیاده نظام لایق این لشکر بودند و لجستیکش باور عوامی بود که میپنداشتند از امام نخست وزیری بجا مانده غافل از آنکه وی در نخستین، فقط فتنه گری آموخته بود و او نخستین ها از تبار فتنه بود.

ریچارد هانر مسئول شورای روابط خارجی آمریکا، به نقل آسوشیتدپرس پس از 9 دی اعلام کرد، دوستان ما با مطرح کردن دو شعارخیلی زود عجله کردند و به خط پایان رسیدند، یکی شعار علیه ولایت فقیه و دیگر اینکه انتخابات بهانه است، اصل نظام نشانه است.

ضلع دیگر فتنه،که مرد خاکستری اصلاحات یعنی موسوی خوئینی، مروج آن بود، شائبه تقلب و کمیته صیانت از آرا بود که جین شارپ معتقد بود باید از طرف فرد مطرح کشور م طرح شود، بلی، عالم که بگندد عالمی بوی گندش استشمام می کند.

معاون اسبق وزارت خارجه آمریکا که معاون تخصیص بودجه در دوران جورج بوش بود، در مصاحبه با فارین پالسی میگوید، ماجرای تقلب دروغ بود، پروژه اصلی بی اعتبارکردن رژیم دینی ایران بود، و برای این منظور در اولین گام 400میلیون دلار تخصیص دادیم.

تیمرمن در سال 69 گفت ماباید ذائقه ها را عوض کنیم، و از این طریق است که میتوان نظام ولایت فقیه را دست بسته تحویل مردان سیاست داد.

تیمر من از اعضای برجسته NET است، میگوید 400میلیون دلار همراه با کمک های دیگر که نمی توانم نام ببرم، در دوران اوباما به مخالفین نظام ایران در جریان انتخابات پرداخت کردیم هرچند از ده سال قبل نظریه پردازان مخملی نظیر یورگن هابرماس و ریچارد رورتی آموزش هایی به فتنه گران داده بودند.

 رسانه های صوتی، تصویری و کتبی بیگانه فعال شدند، برنامه های زنده و تولیدی خود را مکرر در جهت تحقق انقلاب مخملی همراه با القا شبهه تقلب با انتخاب گزینه سبز، بروی آنتن بردند، و همچنان مردی که خاندان نبوتش گم شد را به پیروزی خیالی امید می دادند تا در صورت شکستش در انتخابات، پروژه تقلب، باور کردنی تر شود ، بی جهت نبود که که  ریئس دفتر خاتمی در اعترافاتش که از رسانه ملی پخش شد، گفت، ما به میرحسین القا پیروزی کاذب میکردیم و تقلب رمز آشوب بود و خاتمی از سر خیانت و هاشمی از سر انتقام وارد این ماجرا شد.

در هر حال مملکت نه ماه آبستن حوادثی از نطفه نامشروع اعتماد، به یاران امام بود، غافل ازآنکه، با نبی در بدر بودن شرط نیست.

و اما نه دی، نه یک راهپیمایی بلکه یک ماه پیمایی برای تبدیل حادثه به حماسه بود،

نه دی، تکلیف بعضی  ها را که سر در آخور بعثی ها داشتند روشن کرد، و یا بهتر بگوییم انقلاب را بیمه کرد، هرچند همواره باید مراقب فتنه های مشابه آن در قالب های متفاوت بود.

9 دی، معادلات دنیای سیاست را در محاسبات سبقت عوام بر خواص بر هم زد تا جایی که  سکوت خائنانه خواص مانع از  فر یاد عوام نشد.

آری، کربلا به گستره تاریخ است و همه در آزمون ماندن یا رفتن.حال تو چه میکنی بین این رفتن و درجا زدن؟

حال چه کسی باید جواب خون  شهید غلامحسین کبیری آن جوان بسیجی که به دست فتنه گران به شهادت رسید بدهد؟ نامه سر گشاده یا بیانه انکه اراذل و رقاصه های ظهر عاشورا را مردان خدا جو خطاب کرد یا آن ساده لوحی که رئیس ستادش هم به او رای نداد و از بین چهار نفر، پنجم شد، و آرا باطله از رای شیخ اصلاحات گوی سبقت را ربودند، یاد سید الشهدای اهل قلم به خیر که میگفت تو مپندار که فقط کربلاییان بدان بلا آزمده شدند کربلا به وسعت تاریخ است ای دل چه میکنی میروی یا میمانی؟

 آری، فتنه تمام نشده بلکه صورتش تغییر پیدا کرده و سیرتش همان است، شاید اینبار در ژست دفاع از انقلاب و امام علیه مبانی امام و انقلاب لف و نشر نامنظمی صورت بگیرد، و تو خوب میدانی گرگ ها اگر توبه کنند خواهند مرد.