دهاقان‌ بیدار
۲۲:۵۳ - شنبه ۲۲ اسفند ۱۳۹۴

در راه حزبی شدن هستیم یا نیستیم؟

به عقیده نویسنده ائتلاف در اصفهان از دو جهت سودمند بود. نخست از جهت ذات ائتلاف و میل به وحدت پیدا کردن. این حرکت نه تنها در زمینه انتخابات بلکه در زمینه های دیگر نیز موردنیاز است و حرکت مجمع اصولگرایان اصفهان می تواند گام مثبتی برای مراحل آینده باشد.دوم آنکه این ائتلاف کمک قابل توجهی به نتایج انتخابات در اصفهان نمود.

به گزارش دهاقان نا به نقل از صاحب نیوز– یادداشت مهمان – محمود فروزبخش/با توجه به انتخابات ۷ اسفند دو پرسش مدنظر این نوشتار است.

نخست آیا ائتلاف اصولگرایان در اصفهان سودمند بود؟

به عقیده نویسنده ائتلاف در اصفهان از دو جهت سودمند بود. نخست از جهت ذات ائتلاف و میل به وحدت پیدا کردن. این حرکت نه تنها در زمینه انتخابات بلکه در زمینه های دیگر نیز موردنیاز است و حرکت مجمع اصولگرایان اصفهان می تواند گام مثبتی برای مراحل آینده باشد.

دوم آنکه این ائتلاف کمک قابل توجهی به نتایج انتخابات در اصفهان نمود. برای اثبات این مدعا نیاز به چند مقدمه است.

در انتخابات پیشین مجلس مشارکتی ۵۰ درصدی داشته حال آن که مشارکت در این دوره ۴۸ درصدی بوده و با توجه به افزایش جمعیت در مجموع هفتاد هزار رای بیشتر به صندوق ریخته شده که به وضوح مشخص است این آرا متعلق به آرای اصلاح طلبانی است که در دوره قبل با صندوق ها قهر کرده بودند و اکنون دوباره به پای صندوق ها بازگشتند. با توجه به افزایش حضور تیپ اصلاح طلبی در این دوره و کاهش کلی آمار (از ۵۰ به ۴۸) متوجه می شویم که بستر کلی آرای اصولگرایان (آرای اصولگرایان به علاوه حسن کامران) سست شده است اما از طرف دیگر رای نفرات برتر لیست ائتلاف اصولگرایان نسبت به دوره گذشته بالا آمده است. به طور میانگین ۳۰ هزار رای برای هر نفر رشد داشته ایم.

مجلس نهم مجلس دهم
رای اول اصولگرایان احمد سالک

۱۷۰ هزار

حمیدرضا فولادگر

۲۰۰ هزار

رای دوم اصولگرایان عباس مقتدایی

۱۴۰ هزار

احمد سالک

۱۷۷ هزار

رای سوم اصولگرایان حمیدرضا فولادگر

۱۳۰ هزار

 

مجید نادرالاصلی

۱۵۰ هزار

 

همچنین از حیث راهیابی به مجلس آقایان فولادگر و سالک همچون دوره پیش مورد اقبال قرار گرفتند. یعنی آن که در سه دوره  پیش با رقبایی همچون خانم اخوان و آقای کامران راهیابی به مجلس برای لیست اصولگران مسدود می شد و اکنون با لیست اصلاح طلبان این اتفاق افتاده است.

اگر منصفانه این موارد را کنار هم بچینیم متوجه می شویم که در این دوره اصوگرایان در نتایج نسبت به گذشته توفیق خوبی داشته اند زیرا تا به حال چنین رقبای سرسختی نداشته اند یعنی اکنون با حضور رقبایی چون کامران و اخوان از یک سو و اصلاح طلبان از دیگر سو توانستند، به همان پیروزی سابق دست یابند که این دقیقا یک حرکت روبه جلو است که به لطف وحدت به دست آمد است.

پس وحدت در انتخابات به خصوص انتخاباتی که یک رکنش اصلاح طلبان هستند امری بدیهی است. فعلا در مورد چگونگی وحدت سخن نمی گوییم بلکه اصل وحدت مورد پذیرش عقل  سیاسی است.

 

سوال دوم این است که آیا گرایش اصولگرایان به لیست رای دادن و گرایش اصلاح طلبان به لیستی رای دادن به این معناست که جامعه اصفهان به دنبال نظام حزبی است و پذیرش این مسئله در مردم بیشتر از قبل شده است؟

به عقیده نگارنده این سطور حزبی شدن و تمایل به کار تشکیلاتی، خود مقدماتی می خواهد. برای مثال در همین انتخابات تمامی تحلیل ها و حتی نظرسنجی ها نتوانست تا حد روز پنجشنبه هم نشان دهد که در روز جمعه دقیقا چه اتفاقی می افتد. اگر جامعه واقعا به سمت حزبی شدن رفته است باید از چند روز قبل ما دقیقا بدانیم که جامعه به چه حزبی گرایش پیدا کرده است. چند درصد به اصولگرایان و چند درصد به اصلاح طلبان تمایل دارند. وقتی نظرسنجی های معتبر درست جواب نمیدهند و مشخص می شود که جامعه در روز جمعه تازه انتخاب خود را کرده است، اتفاقا این نشان می دهد که مردم از تفکر حزبی دور هستند.

این که لیستی رای دادند، کار درستی بوده و نشانه خوبی است اما لزوما نشانه پذیرش حزب و حزبی شدن نیست زیرا در دهه هفتاد نیز در مجلس ششم مردم لیستی رای دادند اما پس از آن هم در این گونه مسائل تحولی در اصفهان رخ نداد. پس ذات لیستی رای دادند به معنای گرایش به ساختارمندی نیست.

در این نوشتار قصد نداریم که بحث کنیم که آیا تشکیلاتی شدن و زیرساختارهای حزبی در اصفهان موجود هست یا نیست؟ آن بحث دیگری می طلبد. در این نوشتار می خواهیم بدانیم که مردم آیا گرایشات حزبی شدن در آن ها پدیدار شده است یا خیر؟

عده ای لیستی رای دادن را دلیلی بر این امر می دانند حال آن که پیش از این نیز دو قطبی رای دادن اصلاح طلب، اصولگرا در اصفهان بوده است و البته به دلایل عدم حضور نمایندگان اصلاح طلب در سه دوره مجلس پیش شاهد آن دوقطبی نبودیم اما به طور کلی این مدل رای دان در مردم بوده است. آن چیز که به نظر من روحیات مردم را از حزبی شدن بیشتر دور و دورتر نشان می دهد این دقیقه نود انتخاب کردن ها ست که دارد در جامعه ما زیادتر هم می شود. ممکن است کسی حزبی شدن را بپسندد و ممکن است کسی نپسندد، اما اگر کسی به سمت حزبی شدن رفت و اتفاقا روی اصول رفتار نکرد و با آشفتگی وبی نظمی و یک بارگی خواست کار را پیش ببرد، اتفاقا فرآیند حزبی شدن را دشوارتر کرده است که به نظرم رفتار مردم اصفهان در این انتخابات از این سنخ است.

 

در ثانی حزب بر روی ایدئولوژی سوار می شود و ایدئولوژی نیز با تفکر نسبت دارد. این که در سالهای اخیر مردم ما تا چه حد به سمت  و سوی ایدئولوژی گرایش پیدا کرده اند، خود بحثی دیگر است. هرچند به عقیده نگارنده با رشد طبقه متوسط شهری، گرایشات ایدئولوژیک کاهش می یابد یا حداقل رنگ و بوی رقیق تری می گیرد. و از طرف دیگر چقدر مردمان ما خواهان تفکر سیاسی هستند و چقدر نخبگان سیاسی ما در حال نشاط و زایش فکر سیاسی هستند که از ماحصل آن به نوعی از ایدئولوژی و ساختارسازی نوین برسند. این ها تنها بخش کوچک از سوالاتی است که در این زمینه می توان مطرح کرد و در نهایت باید گفت تا رسیدن به حزبی شدن و پذیرش این حزبی شدن توسط مردم که نیازی برای حیات سیاسی گروه ها و تشکل ها است راه زیادی مانده است. هر چند طلیعه هایی مبنی بر شروع این راه به گوش می رسید و صد البته برخی حرکات روبه جلو و درخشش های نگهانی را نباید به طور کل کتمان کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.

آخرین اخبار