به گزارش پایگاه تحلیلی خبری دهاقان بیدار، به نقل از ملکشاهی خبر، این روزها رایزنی های روحانی برای تشکیل کابینه دوازدهم به سوژه مهم رسانه ها تبدیل شده است.
حسن روحانی از آنجا که فاقد خاستگاه حزبی بوده و با رویکرد بینابینی در میان دو جریان عمده سیاسی کشور یعنی اصولگرایان و اصلاح طلبان مشی سیاسی ائتلاف گونه ای را به پیش می برد، لذا در تشکیل کابینه یازدهم و همچنین دوازدهم چالش ها و مشکلاتی فراروی دولت گذاشته که اگر دیگر کاندیداهای ریاست جمهوری که جناح بندی شفاف تری داشتند رئیس جمهور بودند، به مراتب کمتر با این مشکلات روبرو می شدند.
روحانی از آنجا که عملا خود را فاقد جایگاه حزبی و جریانی در کشور معرفی نموده لذا مجبور به تن دادن به گزینه هایی است که احزاب و شخصیت های مختلف عمدتا اصلاح طلب به او پیشنهاد و معرفی می کنند. لذا در مقام عمل و وعده های تبلیغاتی نیز ناتوانی این رویکرد به اصطلاح میانه روانه جهت پیاده سازی مطالبات مردم بیش از پیش آشکار می شود.
در دنیا معمول این است که کاندیداهای ریاست جمهوری از دل احزاب و جریانات مشخص برخواسته و کابینه را با مشورت با حزب متبوع خود که قبلا اعضای پیشنهادی خود را در جلسات درون حزبی براساس توانایی، تخصص، تعهد حزبی و… مشخص نموده به رئیس جمهور پیشنهاد می دهند و در نتیجه در پیشبرد اهداف و سیاست های خود موضع مشخص و مسیر روشن تری دارند.
کابینه یازدهم نتیجه چنین تفکری است، اعضای نامتجانس که به صورت سهامی عام بوده و هریک از وزرا تفکر سیاسی خاصی را نمایندگی می کرد. در میدان عمل نیز موضع گیری ها و عملکردهای دولت به صورت متناقض و نا منسجم جلوه می کرد.
دولتی که منسجم نباشد طبعا نخواهد توانست به حل مشکلات واقعی مردم از جمله اقتصاد بپردازد.
حل مسئله اقتصاد در کشور نیازمند تیم قوی و هماهنگ اقتصادی بوده که بتواند با تصمیمات منسجم متناسب با اسناد بالادستی کشور بر اساس الگوی مترقی اقتصاد مقاومتی در جهت رفع مشکلات گام بردارد.
روحانی مجبور است خود را وام دار اصلاح طلبان بداند و لذا مجبور است به خواسته های آنان تن دهد. آقای روحانی یا باید افراد مورد نظر خود را معرفی کند که عمدتا عناصر نزدیک به وی در شورای امنیت ملی بوده یا تسلیم خواسته های اصلاح طلبان شود که در هر صورت با مشکل نبود عناصر هم فکر و توانمند در عرصه مدیریت اجرایی کشور روبرو خواهد شد.
حرف آخر اینکه روحانی باید قبل از اینکه تسلیم خواست اصلاح طلبان شود و فرصت لازم برای پیشرفت و ترمیم اقتصادکشور از دست برود؛ با تکیه بر مردم و رهبری و اجرای منویات و نظرات راهگشای مقام معظم رهبری در عرصه های مختلف اقتصادی، سیاست خارجی، فرهنگی، آموزش و پرورش و… در مسیر صحیح مدیریت اسلامی و انقلابی گام بردارد و بیش از پیش چهره ایران اسلامی و انقلابی را در عرصه های مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی درخشان تر نماید.