دهاقان‌ بیدار
۱۱:۱۲ - پنجشنبه ۱۶ مهر ۱۳۹۴

به بهانه‌ی بیست و چهارم ذی‌الحجه:

مباهله، رویدادی که دلیلی بر ولایت امیرالمومنین است

همین که شیعیان از مناقب حضرت امیر(ع) بگویند، اثرگذاری خودش را دارد، لازم نیست در مورد دیگران حرف‌هایی گفته شود که نه تنها اثری ندارد بلکه ممکن است نتیجه‌ی عکس هم بدهد.

به گزارش دهاقان نا به نقل از خطب شکن، حجت الاسلام محمد تازه‌مرد، کارشناس مذهبی/ ۲۴ ذی‌الحجه هم روز مباهله است و هم روز نزول آیه‌ی تطهیر. پس از نزول آیه‌ی تطهیر پیامبر(ص) امیرالمومنین، حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین علیهم‌السلام را جمع کردند و فرمودند: «اللهم هولاءِ اَهلُ بیتی».

داستان مباهله

پیامبر(ص) در سال دهم هجری به مسیحیان نجران نامه‌ای فرستادند مبنی بر این که یا آنان باید اسلام بیاورند یا جزیه بپردازند، در غیر این صورت آماده‌ی جنگ باشند. بزرگان مسیحیان نجران جلسه تشکیل دادند که در آن عاقب، اسقف نجران این گفتار پیامبر را قبول نکرد.

ابوحارثه که او هم از بزرگان نجران بود و طبق روایات ۱۲۰ سال عمر داشت و ظاهرا تمام کتاب‌های آسمانی را خوانده و از خبر پیامبر آسمانی در مورد ظهور حضرت رسول(ص) آگاه بود، با عاقب مخالفت و او را به اسلام آوردن ترغیب می‌کند.

در نهایت تصمیم مسیحیان بر این قرار می‌گیرد که هفتاد نفر را تحت ریاست شخصی به نام سید به جانب پیامبر(ص) بفرستند و عاقب و ابوحارثه نیز به صورت جداگانه در مورد صحت و سقم کلام پیامبر تحقیق کنند. این گروه نزد پیامبر می‌روند ولی هرچه حضرت برهان می‌آورند، قانع نمی شوند.

در نهایت امر به مباهله واگذار می‌شود. در این مورد آیه‌ای هم نازل شده است: «فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَهُ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ» (آل عمران/ ۶۱)، پس هر که با وجود دانشى که [در باره‏ى عیسى‏] سوى تو آمد با تو محاجّه کرد بگو: بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و کسان نزدیکمان و کسان نزدیکتان را فرا خوانیم، سپس [به درگاه خدا] تضرّع کنیم و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.

مشهور است که پس از این دعوت، برخی علمای مسیحیان نجران گفتند اگر پیامبر در موعد مقرر برای مباهله با اصحاب و یارانش بیاید، مثل سلاطین و حاکمان رفتار کرده و پیامبر نیست، ولی اگر با خاصّان اهل بیتش آمده است، هم‌چون انبیا به دعوت خود ایمان دارد و نباید با ایشان وارد مباهله شد.

صبح روز بعد همان طور که قرار شده بود، پیامبر با پسرانش (أبناءَنا)، حسن و حسین علیهماالسلام، با دخترش (نِساءَنا) فاطمه سلام‌الله‌علیها و با جانش (أنفُسَنا) امیرالمومنین علیه‌السلام به عرصه پا گداشتند و در میان دو درختی که به عنوان محل قرار معین شده بود، عبای خود را به صورت سایبان قرار می‌دهند.

اسقف مسیحیان با دیدن این صحنه خطاب به پیامبر عرض می‌کند: شما با چه کسانی به مباهله آمده‌اید؟ حضرت به آل‌عبا، یعنی کسانی که زیر عبا قرار داشتند اشاره می‌کنند و می‌فرمایند: با بهترین اهل زمین و نیکوترین فرد از افراد جهانیان آمده‌ام و از طرف خدا به آوردن اینان مامور شده‌ام.

در تاریخ آمده است که مسیحیان با دیدن این منظره و شنیدن این سخنان با چهره‌هایی که از ترس زرد شده است عرصه را خالی می‌کنند. از آن جمع ابوحارثه ایمان می‌آورد و مسیحیان نجران پرداخت جزیه را قبول می‌کنند.

این جا پیامبر خطابی به مسیحیان نجران دارند؛ می‌فرمایند: اگر من و اهل بیت من به شما نفرین می‌کردیم، شبیه میمون و خوک می‌شدید و این سرزمین بر شما آتش می‌شد و یک سال نمی گذشت که تمام مسیحیان نابود می‌شدند.

راهکار محاجه با منکران

بعضی با برخی حرف‌ها و رفتارها به اختلاف شیعه و سنی دامن می‌زنند، در صورتی که این کار در حال حاضر و با توجه به شرایط دنیای اسلام، نه تنها ضرورت ندارد بلکه به فتوای بسیاری از بزرگان، حرمت هم دارد. به جای چنین کارهایی باید شیعیان در مواجهه با دشمنان از فضیلت‌های حضرت امیر(ع) بگویند.

همین که شیعیان از مناقب حضرت بگویند، اثرگذاری خودش را دارد، لازم نیست در مورد دیگران حرف‌هایی گفته شود که نه تنها اثری ندارد بلکه ممکن است نتیجه‌ی عکس هم بدهد. به جای صب و لعن باید آیاتی را که در فضیلت حضرت نازل شده است قرائت و از فضیلت‌های ایشان گفته شود.

چه کسی می‌تواند جز آن که جان پیامبر است، جانشین او باشد؟ …چه خوب است حدیث کسا که به این واقعه‌ی عظیم نیز مربوط است، در مجالس شیعیان قرائت شود و بین مردم رواج بیشتری پیدا کند!

روز خاتم‌بخشی

خود مخالفان حضرت امیر نقل کرده‌اند که ایشان در رکوع خاتم خود را بخشیدند و آیه‌ی «إِنَّمَا وَلِیُّکُمُ اللّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلاَهَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَاهَ وَهُمْ رَاکِعُونَ» (مائده/ ۵۵) نازل شد.

گفته می‌شود که بر بزرگان مسلمانان آن دوران این آیه و قبول ولایت حضرت گران آمد و بین دو راهی ماندند، یعنی نه می‌توانستند این آیه را انکار کنند و نه می‌توانستند آن را بپذیرند. بنابراین آیه‌ی «یَعْرِفُونَ نِعْمَتَ الله ثُمَّ یُنکِرُونَهَا وَاءَکْثَرُهُمُ الْکَفِرُونَ» (نحل/ ۸۳)، یعنی (آنها) نعمت خداوند را می‌شناسند، سپس آنرا انکار می‌کنند وبیشتر آنان کافر و ناسپاسند، نازل شد. این روایتی از حضرت صادق(ع) در بیان معنای این آیه بود.

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.

آخرین اخبار