دهاقان‌ بیدار
۱۰:۰۱ - شنبه ۰۴ آذر ۱۳۹۶

طنزنامه؛

هشدار برای کبرا 12

فرمانده اسحاق گفت: سربازان شجاع من، از آنجایی که دولت یازدهم تمام شده و در حال حاضر ما سربازان دولت دوازدهم هستیم، نام این عملیات را “هشدار برای کبرا 12” می‌گذاریم، یادتان باشد اینها مردمی هستند که یادشان هست و فراموش نمی‌کنند.

به گزارش پایگاه تحلیی خبری دهاقان بیدار، به نقل از بلاغ، ساعت 8:00 صبح/ دفتر پادگان دولت

فرمانده اسحاق در حالی که داشت تکرار سریال “هشدار برای کبرا 11” را از شبکه آی‌فیلم تماشا می‌کرد زیر لب گفت: ای‌وَل سمیر گِرکان، ناگهان تلفن دفتر فرماندهی دیلینگ دیلینگ به صدا در می‌آید، فرمانده به سمت میز خود می‌رود و با دیلینگ سوم گوشی را برمی‌دارد.

سرباز وظیفه آخوندی هرچه گوش خود را بیشتر به درب می‌چسباند، به جز صدای خِرت و خِرت کِرم چوب چیز دیگری را نمی‌شنود.

فرمانده اسحاق گوشی را سرجایش می‌گذارد و دستور می‌دهد بلافاصله سربازان پادگان دولت در محوطه، صفوف منظمی را تشکیل دهند.

ساعت 8:15 دقیقۀ صبح/ محوطه پادگان

سربازان که به نظر می‌رسد چرتشان پاره شده است، صف‌های نامنظمی را تشکیل می‌دهند، ارشد ظریف با دلخوری گفت: اَاَاَاَه توئیتم نصف‌کاره ماند.

صدای پچ پچ سربازان به گوش می‌رسد، سرباز وظیفه صالحی با نارضایتی از هم‌رزمانش می‌پرسد: به نظر شما چه اتفاقی افتاده که ما را جمع کرده‌اند!!؟؟ الان بِتُنَم سفت می‌شود.

سرباز وظیفه واعظی در حالی که مشغول خلال کردن دندان خود بود رو به سرباز صالحی پرسید: کلاهت کجاست؟؟

سرباز وظیفه صالحی دستی به سرش کشید و گفت: عه وقتی داشتم بِتُن سوپر مقاوم را امتحان می‌کردم، توی استانبولی افتاد و درجا چسبید.

در همین حال فرمانده اسحاق در جایگاه حاضر شد و خطاب به سربازان پادگان، گفت: سربازان شجاع من، خبر فوق محرمانه‌ای به من رسیده است، البته زیاد هم نگران‌کننده نیست، چون شیرخشک و کِره و ماست و دوغ در مملکت فراوان است، اما باید بگویم که مردم جانشان در خطر است.

سرباز وظیفه آخوندی آهسته گفت: فرمانده بیخود نگران است، همۀ مردم بیمه هستند.

سرباز وظیفه قاضی‌زاده خطاب به سرباز آخوندی گفت: بی‌شعور! ساکت باش، تو سربازی یا بیمه مرکزی؟؟

سرباز وظیفه علوی به آهستگی خطاب به همرزمانش گفت: ساکت باشید، اگر مردم جانشان در خطر است، حتما گرانی شده؛ آخر تا دیروز که من خبر دارم گوشت و مرغ و پنیر و نان ارزان بود و ما نگذاشتیم گران شود، همه‌اش یک‌ساعت چرت زدم؛ همه چیز گران شد!!؟؟

سرباز وظیفه زنگنه خطاب به همرزمانش گفت: هر خطری هم باشد فوقش یا جان مردم تمام می‌شود و یا خودِ خطر تمام می‌شود.

سرباز وظیفه نوبخت در حالی که با دست پشت دست دیگرش را می‌زد گفت:‌ ای داد بیداد، فهمیدید چی شد!!؟ ذخایر نظام تمام شد، الان مردم بدون ذخایر نظام جانشان به خطر می‌افتد و رو به سرباز وظیفه فریدون ادامه داد: فریدون….

سرباز وظیفه فریدون حرف سرباز نوبخت را قطع کرد و گفت: بگو دکتر فریدون!

فرمانده اسحاق که در سکوت کامل به حرف‌های سربازان پادگان گوش می‌داد، فریاد زد: بس است دیگر! انقدر نگرانی هم برای سربازان خوب نیست، کمی آسوده باشید.

سپس نفسی کشید و ادامه داد: متاسفانه سیمان مسکن مهر شُل و وِل بوده و جان مردم کمی به خطر افتاده؛ ما باید در عملیاتی ضربتی، به مردم هشدار بدهیم، از طرفی یک بیمارستان که دویست و اندی روز پیش سرباز وظیفه قاضی‌زاده افتتاح کرده، با یک زمین‌لرزه خراب شده است.

سرباز وظیفه هاشمی زیر لب گفت: زمینِ بی‌شعور!

فرمانده اسحاق گفت: سربازان شجاع من، از آنجایی که دولت یازدهم تمام شده و در حال حاضر ما سربازان دولت دوازدهم هستیم، نام این عملیات را “هشدار برای کبرا 12” می‌گذاریم، یادتان باشد اینها مردمی هستند که یادشان هست و فراموش نمی‌کنند.

با صدور فرمان حمله از سوی فرمانده اسحاق؛ سربازان پادگان دولت، برای نجات جان مردم، به سمت مسکن‌های مهر حمله کردند.

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.

آخرین اخبار