دهاقان‌ بیدار
۱۲:۳۰ - شنبه ۰۱ خرداد ۱۳۹۵

به بهانه سوم خرداد و نیمه شعبان؛

نگاهی دیگر بر زندگی پاسدار شهید جمال محمدی در عملیات بیت المقدس

ای پاسداران حریم عشق! مگر می توان بی نام و یاد شما درفرهنگ لغات این سرزمین به مفهوم آزادی و رهایی رسید؟!
بی شک رشادت ها و حماسه آفرینی های پاسداران و جانبازان انقلاب اسلامی در دوران ارزشمند دفاع مقدس، در راه صیانت از مرزهای عقیدتی و جغرافیایی جمهوری اسلامی ایران فراموش شدنی نیست.

به گزارش پایگاه تحلیلی خبری دهاقان بیدار، بار دیگر سوم خرداد رسید، این پایگاه تحلیلی خبری بر خود لازم دانسته تا به پاس قدردانی از رشادت های رزمندگان و شهدای اسلام، پاسدار شهید عملیات بیت المقدس و فتح خرمشهر را معرفی کند، شهید سردار جمال (جلال )محمدی، پاسدار شهیدی که در عملیات بیت المقدس به شهادت رسید.

 

خلاصه ای از زندگی پر بار سردار رشید اسلام جلال (جمال) محمدی 

جلال محمدی فرزند حسینقلی سال 1355 در دهاقان از مادری سیده مؤمنه بدنیا آمد. او در سن 3 سالگی مادر از دست داد و زندگی را به یتیمی و سختی گذراند، تا این که به بلوغ رسید. در ضمن تحصیل در امر کشاورزی همکار و یار و مددکار پدر بود،  او پایان ابتدایی در بازار مشغول بکار شد و سپس به سربازی رفت. پس از بازگشت از سربازی و پیروزی انقلاب پا به پای انقلابیون و مردم خداجوی ایران اسلامی تا پیروزی انقلاب، هر گونه همکاری از دستش بر می آمد، انجام می داد و پس از تثبیت انقلاب در پالایشگاه اصفهان در شغل لوله کشی آب مشغول به کار شد، تا زمانی که سپاه پاسداران اعلام نیاز کرد و جلال در سپاه پاسداران مشغول کار شد.

 

جلال از ابتدای حرکتهای ضد انقلابی به خصوص در کردستان با 250 نفر از نیروهای سپاه به فرماندهی سردار صیاد شیرازی و حبیب الله صفوی عازم سنندج شد و ضد انقلاب را از سنندج خارج و به پاکسازی کردستان پرداختند.

وی در سال 1355 با دختر عموی خود که یکی از زن های با وفا و ایثارگر اسلام است، ازدواج نمود. حاصل این ازدواج دو فرزند یکی دختر و دیگری پسر بود که خداوند به آنان عنایت فرمود.

جلال برای آزادسازی آبادان توسط نیروهای عراقی فرمانده یک قسمت بود که بحمدالله با موفقیت به انجام رسید و در اکثریت عملیات های مختلف شرکت داشت، تا عملیات بیت المقدس در خصوص آزادسازی خرمشهر که برای باز نمودن یک محور و پیشروی نیروهای خودی از طرف نیروهای عراقی، با پرتاب نارنجک از ناحیه سر مجروح و در تاریخ 29/2/1361 به شهادت رسید، روحش شاد و یادش گرامی باد.

وی از نظر اخلاق و شجاعت زبانزد خاص و عام بود که همرزمان و دوستان در خاطرات خود ثبت و ضبط نموده اند.

جلال از نظر مذهبی فردی معتقد به احکام و معاشرت صحیح اسلامی و عاشق ائمه اطهار بود و در کارهای خیر (کمک رسانی به مردم ضعیف و ناتوان) بسیار کوشا بود .

مسائل سیاسی را پیگیری می کرد و با هر چه که تشخیص می داد با حرف های امام و نظام مطابقت ندارد، به شدت برخورد می کرد.

جلال عشق و علاقه وافری به نیروهای تحت فرماندهی خود داشت و به شدت از آنان حفاظت و مراقبت می کرد، آنان را بسیار دوست داشت طوری که امروز همه دوستانش از او به خوبی یاد می کنند. در مراسم شهادت جلال یکی از روحانیونی که ماهها با او بود فریاد زد: ای مالک اشتر زمان! مردم امام شخصیتی مثل مالک را از دست داد.

خاطره ها سخن مي گويند:

جلال در عملیات بیت المقدس فرمانده گردان بود و در یک حماسه (شب 29/2/61)بسیار حساس و سخت که نیروهایش می گفتند امکان پیشروی نبود ، جلال تشخیص داد که تیربار دشمن از یک نقطه ای بچه ها را هدف قرار داده و امکان پیشروی نیست. جلال گفت: من او را خاموش می کنم. او با تکنیک هایی که می دانست، پیش رفت و دشمن را سرکوب کرد. بچه ها پیشروی را ادامه دادند که ناگهان دشمن از پشت خاکریز با پرتاب نارنجک جلال را نقش بر زمین نمود.

 

اکنون به برخی از خصوصیالت جلال اشاره می کنیم:

شجاعت جلال:

از خصوصیات جلال نترسیدن او بود. در همه دوران ها در موقع سربازی وقتی عازم بود، یکی از مأمورین شاه جلوی پدرم را می گیرد که با جلال ملاقات نداشته باشد و به پدرم پرخاش می کند. جلال بلافاصله با سیلی محکم به صورت آن مأمور می زند. این کار اوباعث حیرت می شود.

جلال ماه ها در کوه های اطراف سمیرم با چند نفر از دوستانش دنبال الله قلی یاغی بود و او از اینها گریزان و وحشت داشت.

 

عفت وغيرت و پاکي شهيد:   

به صورت دسته بندی به سنندج حمله کردیم، در هر خانه ای که گروهک ها بودند خلع سلاح و در اطاق آنها را جمع می کردیم و در را می بستیم. بعد از پاکسازی شهر دو مرتبه می آمدیم و آنان را تحویل مقامات می دادیم.

در منزلی وقتی دختر گروهکی  دید من تنها هستم تمام لباسهایش را درآورد و گفت من کاملا در اختیار تو هستم تا آن وضعیت را دیدم با سیلی به صورتش زدم و گفتم: من پاسدار امامم و تو با این صفت شیطانی خود می خواهی مرا فریب بدهی؟ لباسهایت را سریع بپوش. و اين نيست جز با خدا بودن شهيد که همه جا خدا را مي بيند

ايثار شهيد:

بعد از پاکسازی سنندج چند ماهی در تپه های اطراف بودند که یکی از جانبازان بنام رمضان صمصامی می گوید: یک شب من در تپه های اطراف سنندج هدف گلوله دشمن قرار گرفتم، به شدت مجروح شدم و خونریزی داشتم، جلال مرا به پشت گرفت و تا بیمارستان سنندج دوید. اگر جلال نبود من آن شب مرده بودم و ادامه زندگی من به خاطر ایثار و رشادت جلال است.

لحظه وداع با بستگان از زبان برادر شهید:

جلال با شروع جنگ تحمیلی به جبهه ها رفت و در عملیات حصر آبادان فرمانده بود و دوست می داشت که همه عملیات ها را شرکت کند. یادم هست برای عید نوروز سال 1360 منزل بود و برای عملیات فتح المبین او را خبر نکرده بودند، بسیار ناراحت شد و گفت: هم اکنون باید بروم جبهه. روزی که برای جبهه آماده شد، دخترش نفیسه از بغل او پایین نمی آمد، چون خیلی علاقه به همدیگر داشتند و در آن حال 3 ساله بود. او را روی سکوی منزل گذاشت و خداحافظی کرد.

بچه به شدت گریه می کرد و آرام نداشت دوباره جلال برگشت او را در بغل گرفت، باز هم او را می بوسید و می بوئید. خلاصه برای آخرین بار و همیشه خداحافظی کرد و رفت.

 

IMG_0040

.

 

 

وصیتنامه شهید جلال(جمال)محمدی در تاریخ 1361/1/17 ساعت 7 بعدازظهر        

 

سلام برمهدی، سلام بر خمینی نایب بر حقش و درود و سلام بررزمندگان جبهه حق علیه باطل

 

إِنَّ اللّهَ اشْتَرَى مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنفُسَهُمْ وَأَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الجَنَّةَ يُقَاتِلُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ فَيَقْتُلُونَ وَيُقْتَلُونَ وَعْدًا عَلَيْهِ حَقًّا فِي التَّوْرَاةِ وَالإِنجِيلِ وَالْقُرْآنِ وَمَنْ أَوْفَى بِعَهْدِهِ مِنَ اللّهِ فَاسْتَبْشِرُواْ بِبَيْعِكُمُ الَّذِي بَايَعْتُم بِهِ وَذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

در سور ه مبارکه چنانچه می فرماید: خداوند خریدار و مشتری است که از مومنین جان و مال آنها را خریداری می کند و در عوض آن بهشت را بها قرار داده است. از آن مومنینی که برای خدا، دشمنان دین خدا را نابود کند و خود هم کشته شود و این وعده را خدا به بندگان داده و حق است و این وعده را خدا در قرآن کریم و انجیل و تورات فرموده و از خداوند چه کسی بهتر می تواند به عهد خود وفا کند و ای مومنین شما را بشارت باد که این عهد را با خدا بستید. بسیار معامله بزرگ و پیروزمندانه است.

پس چرا ما از آن بندگان خالص خدا نباشیم و این تجارت پر سود و با منافعی بزرگ را انجام ندهیم.

و ای پدرم و ای همسرم و ای برادران من! من آمدم در جبهه و این و ظیفه یک فرد مسلمان است که از دین خدایش و مملکت اسلامیش با هر آنچه در توان دارد باید دفاع کند و راه انبیا و راه اولیا و شهدای صدر اسلام تاکنون را زنده بدارد. حتی با ریختن چند قطره خون کم ارزشی که این هم خود آفریدگارمان در این کالبد به جریان در آورده و ما هیچ چیز از خودمان نداریم و این چیزهایی که در خودمان سراغ داریم از کرم و بخشش خدای بزرگ است.

پس ما نمی توانیم برای خدا منتی بگذاریم و این ما هستیم که خدا را باید شکرگذار باشیم و از درگاه با عظمتش بخواهیم که ما را از بندگان جهادگر در راهش قرار دهد و ما را ببخشد و در این دنیا در پیش امامانمان رو سفید در آورد.

پس ما که می دانیم فانی هستیم، چرا در این راه صحیح نباشد و خدا را از خودمان رضا نکنیم .

و اما وصیت من به شما این است که سعی کنید هر چه بیشتر در مجلس ترحیم من تجملات را کم کنید و من را در بین قبر سیدمهدی مرتضوی و حبیب الله زمانی به خاک بسپارید و من را غسل ندهید و با لباس رزم و سپاه به خاک بسپارید.

دو هزار تومان از مرتضی مطهر گرفته ام و مدت سه سال نماز و روزه بدهکار هستم، برایم بخرید و خاک و خون را از چشمم پاک نکنید که در آن دنیا شاهدی باشد برای مظلومیت تمام مسلمانان و جنایت مستکبران و ابر جنایتکاران، که این جنایت پیشگان از هیچ چیز دریغ نورزیدند و هر ستم و ظلمی را بر مستضعفین جهان روا داشتند و حتی به بچه های شیرخوار هم رحم نکردند و کودکان معصوم ما را هم سوزاندند و ما تمام این رنجها را تحمل میکنیم و زیر بار این جنایتکاران نمی رویم و بلکه برای محو و نابودی آنها از هر وسیله ای که فی سبیل الله باشد خودداری نمی   کنیم و ان شاءالله تا ظهور انقلاب مهدی (عج) از پای نخواهیم نشست.

و این را بدانند که بخواهند یا نخواهند چون خداوند این قول را به ما داده است ما پیروزیم و حق، جای باطل را می گیرد و باطل نابود شدنی است که در قرآن کریم می فرماید “جاءالحق و زهق الباطل ان الباطل کان زهوقا”

واینک بچه ام تو هم باید همیشه قدمت و قلمت و زبانت در راه و مسیر الله باشد و از اشخاص حلالیت برای من بگیرید.

پیام من به مردم مسلمان و شهید پرور ایران این است که به هیچ وجه گول این گروهک ها و منافقین را نخورند و پیرو خط امام (ره) و پشتیبان ولایت فقیه باشند و دست کثیف این نوکران شرق و غرب را از حکومت جمهوری اسلامی کوتاه کنند.

 

 

 

 

 

 

 

همچنین بخوانید:

دیدگاهتان را بنویسید

توجه: از انتشار نظرات توهین آمیز معذوریم.

آخرین اخبار