به گزارش دهاقان نا به نقل از ندای اصفهان: «محمدرضا سامانی» جوانی اصفهانی است که به نیابت مادر مرحوم خود همراه پدر عازم حج تمتع شد. وی ازجمله بازماندگان حج امسال است که مانند سایر حجاج خانه خدا با دلی غمبار از فاجعه خونین منا بازگشته است. گفتوگوی کوتاه ما را با این حاجی جوان بخوانید.
ندای اصفهان– کاروان اصفهانی ها در فاجعه منا چقدر آسیب دید؟
محمدرضا سامانی- کاروان ما به رمی جمرات نزدیک بود، ما زودتر از همه راه افتادیم و متاسفانه آنهایی که عقب تر بودند بیشتر گرفتار حادثه شدند. وقتی ما رد شدیم پشت سرمان کاروانی از شهرستان درچه بود، بعد درها را بستند و آن اتفاق تلخ منا رخ داد، برای همین کاروان ما تلفات چندانی نداشت.
ندای اصفهان- پس آن تعدادی که آسیب دیدند چه؟
– آنها از کاروان جا ماندند. به طور کلی گفته بودند دنبال کاروانتان بیایید ولی اگر عقب افتادید مهم نیست چون مسیر همه مشخص است.
ندای اصفهان- چطور میزان تلفات زنان کمتر از مردها بود؟
– اصولا در کاروان های شیعه زنان شب میروند و مردها صبح. این بار هم زنان شب قبل حرکت کرده بودند و برای همین خدا را شکر آسیب کمتری دیدند.
ندای اصفهان- رفتار و برخورد نیروهای سعودی با حجاج چگونه بود؟
– بسیار خام و بیتجربه بودند. اصلا روش های ارتباط با حجاج را نمیدانستند و نمی دانستند حتی در شرایط عادی چگونه باید عمل کنند. انگار آموزش هم ندیده بودند و فقط یک لباس نظامی تنشان بود. یکی میگفت در را ببند یکی میگفت باز کن یکی میگفت از این راه بروید یکی میگفت نباید بروید. هماهنگی هم نداشتند. به هرحال این مراسم با حجم بالای جمعیت نیاز به نیروهای با تجربه و کارکشته دارد نه چند سرباز بیاطلاع که حتی هماهنگی هم نمیدانستند.
ندای اصفهان- گفته اند که در آن منطقه پودر سفید سمی ریخته شده بود، آیا مشاهدات شما چنین چیزی را تایید می کند؟
– من نه چیزی شنیدهام و نه دیدهام متاسفانه به دلیل شرایط ایجاد شده در مکه بازار شایعات و اخبار غیر واقعی داغ بود. هرکس چیزی میگفت و بلافاصله خبرش پخش میشد اما دکتر کاروان ما جزو کسانی بود که عقب مانده بود و در میان جمعیتی که پشت درب بسته مانده بود، ایشان برای کمک به افراد مسن و گرمازده با خودش چند بطری آب آورده بود که در میان فشار جمعیت هم با همان بطری های آب خودش و چند نفر را نجات داده بود. ایشان می گفت قسمتی از طوری را پاره کردیم و چند نفر توانستند از مهلکه فرار کنند ولی پلیس ها که فهمیدند آمدند و آن قسمت را بستند که کسی بیرون نرود و این خودش جنایت آشکاری بود.
ندای اصفهان- باتوجه به اینکه خود شما هم جزو حجاج بودید فکر میکنید چرا این قدر تلفات زیاد بود؟
– به غیر از بستن درها که باعث فشار بر جمعیت شده بود، ما دو شب نخوابیده بودیم و به دلیل دعا و مناجات شب و روز عرفات رمقی نداشتیم. گرما هم بسیار زیاد بود چادرها کولر آبی داشتند ولی نمیتوانستند جمعیت تقریبا صد نفری هر چادر را خنک کنند، همه اینها باعث شده بود تا با وجود فشار زیاد جمعیت از پا بیفتند. شب قبل حتی اگر می خواستی بخوابی از شدت گرما خوابت نمی رفت. این بی رمقی در حدی بود که خود من که جوان هستم و قبل از فاجعه منا با گروه به رمی جمرات رسیدم اگر باد کولر آنجا به من نمیخورد حتی رمقی برای زدن سنگ نداشتم.
ندای اصفهان- غیر از فاجعه منا اتفاقات دیگری هم در حج امسال افتاد، از جمله افتادن کولر مسجد الحرام و سقوط جرثقیل. هنگام حادثه سقوط جرثقیل شما کجا بودید؟
– ما به غار حرا رفته بودیم و وقتی برگشتیم نزدیک هتل بودیم که توفان و باران بسیار شدید مانع شد از اتوبوس پیاده شویم؛ حتی از شدت باد شیشه پنجرههای هتل هم شکستند و ما مجبور شدیم در اتوبوس بمانیم تا هوا آرام شود. نیم ساعت بعد از نماز بود که داخل هتل شدیم و تازه از زواری که از مسجدالحرام میآمدند ماجرا را شنیدیم.
ندای اصفهان- از کاروان شما هم جزء حادثه دیدهها بودند؟
– کاروان ما نه ولی از مجموعهای که قرار داشتیم چهار تن از حجاج متاسفانه آسیب دیده بودند (هر هتلی ۵ الی ۶ کاروان را در خود جای می داد که یک مجموعه میشد و مسئول مجزا داشت) یکی دکتر دباغی بودند که فوق تخصص دندانپزشکی اطفال بودند یک آقایی از درچه بود که ایشان هم ضربه مغزی شد و روز آخر که می خواستیم بیاییم ترخیص شدند. یکی هم مرحوم دکتر جبار بود که از ماجرای جرثقیل جان سالم به در برد البته پایشان زخم شد ولی چند نفر را هم آنجا خودش نجات داد و به مجروحان هم کمک کرد، ایشان در حادثه منا هم بودند و اعمالشان را هم انجام دادند اما وقتی به هتل برگشتند سکته کردند و از دنیا رفتند.
ندای اصفهان- درباره دکتر رکن آبادی و اخبار حضور ایشان هم چیزی شنیدید؟
– ایشان در مراسم برائت از مشرکین سخنران بود و صبح روز عرفه متن را خواندند. همه آنجا بودند و میدیدند درحالی که به دروغ گفته بودند اصلا مکه نیامده است!
ندای اصفهان- ماجرای پنکه چه بود؟
– ما برای نماز صبح به مسجدالحرام رفته بودیم که صدای مهیبی بلند شد و همه از ترس و نگرانی پراکنده شدند حتی کفش و وسایل را رها کردیم (بعد از ماجرای جرثقیل همه از کوچکترین صدایی میترسیدند). همیشه نماز صبح یک ربع بعد از اذان خوانده میشود ولی آن روز یکی دو دقیقه بعد نماز جماعت خوانده شد که کمی عجیب بود بعدا خود عربستانی ها میگفتند علت این ماجرا این بوده که در طبقه دوم را باز کرده بودند و به دلیل دویدن مردم سقف لرزیده و باعث سقوط پنکه شده است.
ندای اصفهان- یعنی آنجا هم مردم را مقصر اعلام کردند؟
– بله!
ندای اصفهان- مگر پنکهها چقدر وزن دارند؟
– پنکه ها گرد هستند هر پنکه به اندازه نصف یک کولر آبی هفت هزار است که همراه با باد آب را پودر میکند و میپاشد تا هوا خنک شود. در آن حادثه تراکم جمعیت خیلی زیاد بود و یک نفر هندی قربانی شد یک نفر هم سکته کرد…
ندای اصفهان- عجیب ترین شایعه ای که در مورد حوادث مکه شنیدید چه بود؟
– وقتی به ایران آمدم کلیپی را دوستان به ما نشان دادند که میگفتند امام جمعه مکه در آن شیعیان و ایرانی ها را به قتل محکوم کرده و فتوای قتلشان را داده است، این درست نیست، اول آنکه نمازجمعه در مکه فقط یک جا برگزار میشود آن هم در خانه خدا کنار کعبه و مقام ابراهیم است در حالی که در این فیلم در یک مسجد که محلش هم مشخص نیست، شاید اصلا یک اتاق است که در آن سخنرانی در حال انجام است.
ندای اصفهان- بعد از فاجعه منا روحیه کاروان چگونه بود؟
– همه ناراحت و گرفته بودند. تلویزیون را کمتر روشن میکردیم ولی وقتی روشن بود و صحنهها را میدیدیم همه را بغض میگرفت. خیلی اتفاق بدی بود، آمارها هم دقیق نبود زیرا خیلی از ما کارت پیشمان نبود یا کارتمان در آن شرایط کنده شده بود اغلب کشته شدهها بدنشان کبود شده بود که قابل شناسایی نبودند بعضی هم در زندان گرفتار بودند
ندای اصفهان- چرا زندان؟
– آنجا به هر دلیلی که میشد پلیس دستگیر میکرد؛ مثلا برای کشیدن سیگار یا فیلمبرداری با دوربین و موبایل از همه ملت ها می گرفتند. یک بار پلیس در مسجدالحرام میخواست زنان را از مردان جدا کند چند زن لجبازی کردند آن وقت یک زن هندی با موبایل از این صحنه فیلم میگرفت. پلیس وقتی متوجه شد زن ها را رها کرد و سراغ زن هندی رفت موبایلش را گرفتند و خودش را هم دستگیر کردند.