به گزارش پایگاه تحلیلی خبری دهاقان بیدار، به نقل از پایگاه خبری تحلیلی طنین یاس، محمد محسن حقیقی – شهید مطهری در کتاب آزادی معنوی، لازمهی رشد را در آزادی، امنیت، و تربیت میداند. آزادی به معنی نبود مانع، امنیت به معنی حفظ سرمایهها و تربیت به معنی بسترسازی. حال اینجا سوال میشود که آیا فضای مجازی برای جامعه رشد بوجود میآورد و یا تباهی؟ آیا میتوانیم ادعا کنیم که یک نفری که وارد فضای مجازی میشود، در مسیر رشد قرار میگیرد؟ جواب سوال کاملا مشخص است، فضای مجازی هم میتواند عامل رشد باشد و هم عامل پسرفت.
- فضای مجازی فرصت ها و تهدیدهایی دارد که بر هیچ کسی پوشیده نیست. از سویی توسعه و همهگیر شدن آن برکات و فواید زیادی برای جامعه فرهنگی، رسانه ای و علمی داشته و دارد از جمله سرعت انتشار اطلاعات، در دسترس بودن، کم شدن زمان دریافت و ارسال اطلاعات، ارتباط با خارج از مرزها و … لذا مخالفت با آن به لحاظ منطقی کاملا مردود است. از سویی دیگر تهدیدهای این فضا بیشتر از فرصت های آن نباشد، کمتر نیست. کم شدن حداقل زمان دسترسی به محتوای غیراخلاقی و مستهجن، وجود انواع مختلفی از این محتوا در قالب های مختلف(فیلم و عکس)، پایین آمدن سن کاربران این نوع محتوا، رشد انواع جرائم و… برخی از تهدیدهای فضای مجازی است. این تهدیدها پیامدهای نامناسبی هم برای افراد و هم برای خانواده های ما داشته است که با مراجعه به دادگاههای خانواده عمق فاجعه مشخص میشود.
- در کنار همهی اینها هر هفته خبر بسته شدن هزاران کانال و سایت مستهجن به گوش میرسد. لذا برای مقابله با این تهدیدها و پیامدهای سوء ناچار از کنترل و نظارت بر این فضا، نه تنها به صورت سلبی و تدافعی، بلکه به صورت ایجابی و فعال هستیم و در این قسمت طلبکار دولت نیست و ما طلبکاریم که چرا در مدت این چهار سال چرا سیاستگذاری مناسبی جهت نظارت و کنترل، تولید محتوای مناسب و ارزشی صورت نگرفته است؟ چرا هنوز برخی سرورهای نرم افزارهای اجتماعی در خارج از کشور قرار دارد؟ عملکرد دولت محترم در کاهش جرمخیزی این فضا چه بوده است؟ و آیا مستحضر هستند که با این عملکرد ضعیف و تساهل مدارانه چه مقدار موجب افزایش پرونده های قضایی و فروپاشی های خانوادگی شده اند؟
- نکتهی دیگری که در این موضوع نیاز به بررسی دارد، وظیفهی حکومت اسلامی و نقش آن در نسبت با فضای مجازی است.
- حکومت به چه میزان حق دخالت دارد؟ و آیا باید مداخله کند و یا نه؟ آنچه که از سخنان حضرت امام(قدس) و مقام معظم رهبری برمیآید و مشخص است، این است که یکی از شئون حکومت اسلامی تربیت و هدایت جامعهی مسلمین است به این تعبیر که حکومت وظیفه دارد تا بسترهایی را که مانع از رشد و تعالی افراد و جامعه میشود، از میان بردارد و در کنار آن بسترهای لازم جهت قرار گرفتن جامعه در صراط مستقیم را ایجاد کند، در این رابطه آیات و روایات متعدد و ابواب فقهی به این موضوع پرداخته اند. امر به معروف و نهی از منکر یکی از این عناوین است. در این قسمت اشاره به برخی سخنان رهبری خالی از لطف نیست:
8. «ما نمیخواهیم با نگاه افراطی به مقولهی فرهنگ نگاه کنیم؛ بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد و نوع برخورد با آن را بر طبق ضوابطی که معارف و الگوهای اسلامی به ما نشان میدهد، تنظیم کرد. برخورد افراطی، از دو سو امکان پذیر است و تصور میشود: یکی از این طرف که ما مقولهی فرهنگ را مقوله ای غیرقابل اداره و غیرقابل مدیریت بدانیم؛ مقوله ای رها و خود رو که نباید سربه سرش گذاشت و وارد آن شد و با این منطق که با فرهنگ مردم نمیشود کاری کرد؛ نمیشود الگوهای فرهنگی را به مردم داد؛ نمیشود مردم را در زمینه ی مسائل فرهنگی پیش برد، مقولهی فرهنگ عمومی مردم و رشد فرهنگی آنها را رها کرد، که متأسفانه این تفکر در جاهایی هست و عده یی طرفدار رها کردن و بی اعتنایی و بی نظراتی در امر فرهنگ هستند. این تفکر، تفکر درستی نیست و افراطی است. در مقابل آن، تفکر افراطی دیگری وجود دارد که آن سختگیری خشن و نظارت کنترل آمیز بسیار دقیق-چه در زمینه ی فرهنگ عمومی، چه حتی در زمینه ی مسائل و اخلاق شخصی؛ قالب گیری کردن و قالب ها را تحمیل کردن- است. این تفکر هم به همان اندازه غلط است. نه میشود فرهنگ را در جامعه رها کرد که هرچه پیش آمد، پیش بیاید، نه میشود آن طور سختگیری های غلطی را که نه ممکن است و نه مفید، الگو قرار دارد(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی23/10/1382).»
در قبال هجمه ای که امروز وجود دارد، نمیشود بیکار نشست و نظارت را از دست داد؛ بایستی با دقت، مراقب رفتار و حرکت فرهنگی جامعه بود و برای آن برنامهریزی کرد؛ این یکی از مهمترین وظایف حکومت است و حق بزرگی است که مردم بر گردن حکومت دارند؛ حق رشد فضلیت ها و پیشرفت در زمینه ی معنویات؛ این حق را باید حکومت ایفا کند. این مطلب مهمی است که باید برایش برنامهریزی و فکر شود و راه های اثرگذاری بر روی فرهنگ عمومی مردم و رشد فضایل شناخته شود(بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی23/10/1382).
- نکتهی مهم در این موضوع، دیدگاه تساهلی و تسامحی است، که در بین سیاستگذاران فرهنگی این دولت وجود دارد. دین مبین اسلام مجموعهای از اصول و ارزشهایی است که راه و روش زندگی فردی و اجتماعی را به مردم معرفی کرده است که حرکت در این چارچوب نیازی به تساهل و تسامح ندارد. وبر سر آخرت مردم نباید تساهل و تسامح به خرج داد.
- در اینجا سوالی به ذهن متبادر میشود، چرا کلید مردم فقط فضای مجازی را آزاد کرده و در باز کردن فضای اقتصاد، فرهنگ و سیاست، گیر کرده است؟ اگر در دیگاه دولت و شخص رئیس جمهور، مردم اینقدر توانا هستند، چرا موضوعات مذکور به مردم سپرده نمیشود؟ چرا اقتصاد و عرصه های آن انحصاری شده است و در دست عده ای محدود قرار گرفته؟ جواب این سوالاتن مشخص است، دولت برای فرار از ناکامیهای اقتصادی و سیاسی، فضای مجازی را ابزاری برای نجات خود قرار داده و گرنه مردم درد فضای مجازی ندارند.
- و اما نکته آخر، موضوع بستن فضای مجازی نیست، موضوع عمل کردن در چارچوب های دین اسلام و قوانین جمهوری اسلامی است، موضوع این است که اگر ما دلسوز و خیرخواه مردم باشیم، بسترهای لازم را جهت رشد و به بهشت رفتن مردم ایجاد میکنیم، موضوع این است که جریان اطلاعات کشور به برکت تلاش های این دولت کاملا آزاد شده به طوریکه هم برای مان اطلاعات میفرستند و هم سیطره کامل بر اطلاعاتمان دارند،. موضوع این است که به جای حمایت از تولیدات داخلی در زمینه نرم افزارهای اجتماعی و اختصاص بیشترین پهنای باند به آنها، بیشترین پهنای باند به نرم افزار تلگرام اختصاص مییابد، موضوع این است که نباید به جای مردم سخن گفت چون همین مردم به دنبال تعالی و رشد هستند و نه تباهی، و نباید مردم را در جهت بازی های سیاسی به کار گرفت، و به جهت پوشاندن ناکامی های اقتصادی و سیاسی متوسل به هر ابزاری شد.